رمان های عاشقانه

بازم سلام دوستان بازم با یه رمان دیگه اومدم ....رمان ستاره پنهان ..... داستان درمورد دختریه که یه سوء تفاهم زندگیه عادیشو از هم میپاشه و از یه دختر ساده تبدیل به یه ادم پررو و بی ادب و بی حجاب میشه ... خانوادش هم همیشه ی خدا بهش غر میزدن برای همین دختره تصمیم میگیره پیش پدر بزرگش زندگی کنه و چند ماهی وضعیت همین بود تا اینکه اون پیرمرد میمیره و این میشه یه مشکل دیگه چنکه وراث میخوان اون خونه رو خراب کنن و یه برج بسازن .... یه پسره مذهبی که معماره مسئولیت طراحی نقشه رو به عهده میگیره و این میشه سرآغاز ورودش به اون خونه و اشنایی با اون دختر .... البته اونها یه فامیلی دوری با هم داشتن و پسره به دلیل همین اشنایی ها از اون دختر متنفره تا اینکه که کمکم به دختر تذکر میده و اون هم طوری جوابش رو میده که دهانش بسته بشه .... و فکر کنه که دختره کار بد میکنه ! ولی بعد از مدتی میفهمه که دختره بهش دروغ میگفته و کمکم عاشقش میشه ...

داستان تخیلی هم میشه ، بعد از کلی اتفاق باحال دختره میفهمه که چیزی که تو وصیت نامه پدربزرگش درمورد خودش( قالیچه ترنج ) به ارث برده یه جور طلسمه که صاحبانش رو خیالی و دیوانه نشان میداده .... و یک جورهایی از دختر خواسته که اون طلسم رو باطل کنه و اون همراه همون پسر تصمیم میگیرین همین کارو بکنن ......

حتما بخونین از نظرم جزو رمان های خیلی خوبه ......

سلاااااااام دوستان

میخوام برم سر یه رمان مشهور که کمتر کسی اسمش رو نشنیده و خیلی معروفه .... هری پاتر ... یک رمان بسیار زیبا .. معمولا کسانی که به رمان های دیگه ای هم علاقه دارن از ژانر این رمان خوششون میاد .... رمانی مخلوط از اجایب و تخیل و عشق ... این رمان هفت قمست کلی داره ولی بعضی از قسمت های اون هم دوباره قسمتی هستن ...... برای دانلود قسمت هاش یه وب لاگ معتبر پیدا کردم ... اینم لینکش :

http://harrypotter191.mihanblog.com/post/10

عذر خواهی که همش یه جایی پیشنهاد میدم و خودم لینک درست نمیکنم ...... هنوز درست بلد نیستم ...... این داستان درمورد هری پاتره که درکودکی پدر و مادر ساحرش رو توسط بزرگ ترین جادوگر اون زمان از دست میده ولی قصد اصلی تام ریدل یا لرد سیاه یا ولد مورت خوده هری بوده و با این اتفاق که ناموفق بوده تمام نیروش رو از دست میده و هری قدرتی خاص پیدا میکنه ......

حتما بخونین چون حال توضیح ندارم ولی بدون با روح و روان خودتون بازی میکنین ..... من هنوزم که هنوزه وسط حرفام میگم هری این و کارو کرد ، هری اون کارو کرد .. خلاصه یه وضعیه که نگوو .. حتی هنوز رکسانه و اسکندر رو هم میگم ....

چه کنم چلم دیگه ... تا پست بعدی ...

بایییییی